Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-30@04:09:09 GMT

جایی که ورشکسته شدن، پز روشنفکری است!

تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۶۴۷۸۴

جایی که ورشکسته شدن، پز روشنفکری است!

خبرگزاری مهر، گروه مجله _ علیرضا رأفتی: «اشتفان تسوایگ»، نویسنده و نمایش‌نامه‌ نویس اتریشی، بین دهه‌های ۱۹۲۰ تا اواسط ۱۹۴۰ شهرت خوبی در دنیا برای خودش دست و پا کرده بود و در ایران هم، در اوایل قرن گذشته شمسی، کتاب‌هایش فروش خوبی داشت. اما باورتان می‌شود که این نویسنده در کشور ما یک کتاب بیشتر از کتاب‌هایش دارد؟ در واقع، کتابی به نام اشتفان تسوایگ در دهه ۱۳۲۰ شمسی در ایران ترجمه، منتشر و فروخته شد که مال او نبود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برای تعریف این ماجرا باید نگاهی به شروع کار ناشرهای فارسی بیندازیم.

نگاه کاسبی؛ شکست ادبی!

تقریباً در تمام دنیا صنعت چاپ و نشر کتاب، طوری که امروز می‌شناسیمش، از پایتخت آن کشور شروع شده و بعدتر هم تمرکزش بیشتر روی پایتخت بوده است. «تقریبا» در جمله اول ناظر به شهر نیویورک است که مرکز چاپ و نشر در ایالات متحده آمریکاست و پایتخت نیست و امارت شارجه در امارات متحده عربی که می‌خواهد سری بین سرهای چاپ و نشر دنیا دربیاورد.

در ایران هم، مثل بیشتر کشورها، انتشاراتی‌های مدرن کارشان را از پایتخت شروع کردند و باز مثل بیشتر نقاط دنیا، شروع کار آن‌ها با کتاب‌های مذهبی و متون کلاسیک بود. شاید بتوان لقب اولین ناشرهای ایرانی را به برخی کتاب‌فروشان دوره ناصری نسبت داد که کتاب‌های مذهبی مثل قرآن و کتاب‌های کلاسیک مثل شاهنامه را هم جسته و گریخته چاپ می‌کردند و به مردم می‌فروختند.

اولین ناشرهای ایرانی در محدوده فعلی بازار تهران، تیمچه حاجب الدوله و خیابان ناصرخسرو کارشان را شروع کردند و بسیاری‌شان هم مثل روال اغلب کار و کاسبی‌های آن دوره، این پیشه ربطی به شغل خانوادگی و آباء و اجدادی‌شان داشت. مثل خانواده «علمی‌» ها که جدشان در خوانسار کتاب‌فروشی داشت و بعدتر فرزندانش در تهران انتشارات علمی را پایه گذاشتند که از اولین نشرهای ایرانی است.

خانواده «علمی‌» ها و «رمضانی‌» ها و امثال آن‌ها حق زیادی گردن صنعت نشری که امروز در ایران می‌شناسیم دارند. مثل تمام خانواده‌هایی که پای صنعت یا پیشه‌ای سرمایه و عمر و نسل گذاشته‌اند و چیزی را در ریشه‌های آن صنعت کشور به نام خود کرده‌اند. اما صنعت نشر تفاوتی با دیگر صنایع داشت که نگاه کسب و کار خانوادگی صرف می‌توانست در آن آسیب به حساب بیاید.

تفاوت این صنعت آن بود که پیش‌نیاز کسی که متصدی آن می‌شد، داشتن حداقل سواد در حوزه‌های مختلف ادبی و علمی و شناختن زبان‌های خارجی و نویسنده‌ها و ادبیات کشورهای دیگر بود. نگاه خانوادگی به کسب و کار در انتشارات اگر چه باعث سرمایه‌گذاری‌های خرد و پا گرفتن تدریجی این صنعت در کشور شد اما در نسل اول ناشران، تأثیر نداشتن سواد کافی صاحبان انتشارات در آثار تولیدی‌شان به وضوح مشهود است. به گواه پژوهشگران صنعت نشر ایران بعضی از صاحبان نشرهای بنام در نسل اول این صنعت در ایران، حتی سواد خواندن و نوشتن نداشتند.

ماجرای کتاب تقلبی نویسنده اتریشی هم به همین مسأله برمی‌گردد. همین حالا با جست‌وجوی کتاب «عشق من» اثر اشتفان تسوایگ به نسخه‌هایی از این کتاب چاپ ۱۳۲۷ در برخی کتابخانه‌های کشور می‌رسید. کتابی که در واقع نوشته مترجم آن «حسین مسعودی خراسانی» است. ماجرا از این قرار است که مسعودی خراسانی در همان سال‌ها سراغ یکی از ناشران بنام از نسل اول ناشران ایران می‌رود و رمانش را برای انتشار به این ناشر پیشنهاد می‌دهد.

مدیر انتشارات که سواد چندانی هم در ادبیات و زبان‌های خارجی نداشته می‌گوید: «این روزها بازار کتاب‌های اشتفان تسوایگ داغ است! اگر بتوانی به جای کتاب خودت یکی از کتاب‌های او را ترجمه کنی، حتماً برائت چاپ می‌کنم!» مسعودی هم پیشنهاد ناشر را قبول می‌کند. برمی‌گردد و تمام اسامی فارسی را در رمان خودش به اسامی آلمانی تغییر می‌دهد و دوباره به اسم «عشق من» اثر اشتفان تسوایگ برای ناشر می‌فرستد و نهایتاً این کتاب به ترجمه مسعودی خراسانی به چاپ و فروش می‌رسد!

نگاه ادبی؛ شکست کاسبی!

اما خوشبختانه ناشران ایرانی خیلی زود و در نسل دوم به این مسأله پی بردند که این صنعت مانند دیگر صنایع و اصناف بازار نیست و نمی‌توان نگاه موروثی به آن داشت. در نسل دوم این صنعت و در بین دهه‌های ۳۰، ۴۰ و ۵۰ است که پای روشنفکران، چهره‌های ادبی و اشخاص جهان‌دیده که با زبان‌ها و ادبیات دنیا آشنا هستند به این صنعت باز می‌شود و این سال‌ها به قدم اول برای شروع به کار ناشران حرفه‌ای حوزه‌های مختلف ادبی و علمی تبدیل می‌شوند.

اگر نگاهی به ناشرهای دهه‌های ۳۰ تا ۵۰ بیندازیم به این واقعیت می‌رسیم که ناشرهایی که چهره‌های ادبی و علمی مشهوری هم بودند پس از چند سال با وجود بازار خوب کتاب در آن روزگار، کار انتشارات‌شان به جایی نرسید. بسیاری از آن انتشاراتی‌ها هنوز هم پا بر جا مانده‌اند و به فعالیتشان ادامه می‌دهند اما اگر بخواهیم آنان را به عنوان یک برند تجاری با برندهای تجاری دیگر که هم‌زمان با آن‌ها شروع به کار کردند مقایسه کنیم، خواهیم دید که در مقایسه با دیگر صنایع رشد بسیار کم و در برخی موارد منفی داشته‌اند.

در این میان نباید از این مسأله هم غافل شد که وقتی از نشر در دهه‌های ۳۰ تا ۵۰ صحبت می‌کنیم، در واقع داریم از چاپ کتاب‌هایی حرف می‌زنیم که گاهی در چاپ اول تیراژشان به ۵۰ هزار نسخه می‌رسید و این اصلاً با وضعیت تیراژ هزار نسخه‌ای این روزها قابل مقایسه نیست.

چرا اقتصاد یک ناشر با یک چلوکبابی قابل مقایسه نیست؟

اما چرا عاقبت مالی یک نشر خصوصی در آن سال‌ها با یک چلوکبابی خصوصی که هم‌زمان تأسیس شده‌اند و تا الان برند خودشان را حفظ کرده‌اند تا این اندازه متفاوت است؟

از بحث اندازه بازار که بگذریم (در جستاری دیگر مفصل به آن می‌پردازیم)، مسأله توانایی و دانش مدیریت و توسعه کسب و کار در نگاه مدیریتی ناشران نسل دوم ایران و پس از آن‌ها قابل توجه است. گرفتن بخش بزرگی از صنعت نشر از بازاری‌ها و افتادن این بخش به دست روشنفکران در آثار تولیدی تأثیر شگرفی داشت و ترجمه و چاپ آثار ادبی مهم جهان توسط این ناشران را می‌توان نقطه عطفی در تربیت و پیشرفت نویسندگان ادبیات داستانی مدرن فارسی دانست اما طبعاً نمی‌شد از روشنفکران، ادیبان و مترجمانی که انتشارات تأسیس کرده بودند توقع هوش مالی و استراتژی اقتصادی برای بقا و توسعه نشر به عنوان یک کسب و کار قابل توسعه داشت.

نگاهی که همین حالا هم در بین کارشناسان صنعت نشر و مدیران این صنعت رایج است و تقریباً همه به اتفاق نظرشان این است که به صنعت نشر کتاب (غیر از کتاب‌های آموزشی و مذهبی) نمی‌توان نگاه کسب درآمد آنچنانی داشت. و البته از همین جهت است که در حال حاضر بسیاری از ناشرهای بزرگ کشور سهامدار حاکمیتی دارند و اگر کتاب‌هایشان هم در انبار خاک بخورد خیالشان از بودجه اول سال راحت است! اما همیشه بوده‌اند کسانی که با نگاه درست مدیریتی سعی کرده‌اند یک انتشارات را هم به عنوان یک بنگاه اقتصادی خصوصی به درستی مدیریت کنند و توسعه بدهند و هم در سایه این توسعه به تولید و ترجمه آثار مهم و اثرگذار بپردازند.

یکی از کسانی که نگاه درست مدیریتی و اقتصادی‌اش را در صنعت نشر ایران نمی‌توان نادیده گرفت، مرحوم «همایون صنعتی‌زاده» است. کسی که با راه‌اندازی کسب و کارهای مختلف در زمینه‌های مختلف نشان داد مهم‌ترین چیزی که به خوبی بلد است نگاه درست مدیریتی و استراتژی راه‌اندازی کسب و کار و توسعه آن است. چیزی که صنعت نشر بیش از بقیه صنایع به آن نیاز دارد. چرا که در بقیه صنایع شکست و ورشکستگی معنای عینی و درست دارد اما در صنعت نشر این شکست مالی و ورشکستگی با کلاهی از کار فرهنگی توجیه می‌شود و بعد هم با بودجه حاکمیتی پرونده مدیریت مالی کسب و کار در آن بسته می‌شود.

همایون صنعتی زاده؛ نمونه موفق قابل بررسی

پدر همایون صنعتی‌زاده یکی از اولین رمان‌نویسان فارسی بود اما زندگی کاری او اصلاً با منصبی که پدرش با آن شناخته می‌شد شروع نشد و اتفاقاً این اهل علم و فرهنگ بودن پدر در دوره‌ای از جوانی همایون، او را با چالش با خانواده مواجه کرد. زمانی که همایون صنعتی زاده قید دانشگاه را زده بود و صراحتاً می‌گفت: «دانشگاه آدم را خنگ می‌کند!» و پدرش اصرار به دانشگاه رفتن او داشت و در نتیجه این دعوا بالا گرفت و همایون از کرمان و خانه پدرش کند و راهی بازار کار شد.

همایون صنعتی‌زاده کار را در بازار با شاگردی شروع کرد و در همان حین هم زبان انگلیسی را خواند و کم کم وارد فضای مترجمی شد. آن هم برای کسب و کارهای بازاری و نه ترجمه کتاب برای انتشار. شاگرد تجارت‌خانه‌ای در تهران کم کم برای خودش تجارت‌خانه مستقلی دست و پا کرد و وقتی رابطه‌اش با پدر بهتر شده بود، از او هم در راه‌اندازی این تجارت‌خانه کمک گرفت. دانستن زبان و فوت و فن کاسبی باعث پیوند کار او با انتشارات آمریکایی فرانکلین شد.

صنعتی‌زاده شکلی از نمایندگی انتشارات فرانکلین در ایران را گرفت و وارد بازار نشر شد. انتشارات فرانکلین شروع کار صنعتی زاده در بازار نشر بود. کاری که به ایجاد شرکت چاپ افست و انتشارات کتاب‌های جیبی هم رسید و در هر کدام موفقیت‌های چشمگیری به دست آورد.

مدیریت کسب و کار؛ در کار فرهنگی هم بله!

نکته مهمی که در فعالیت‌های صنعتی‌زاده در صنعت نشر قابل توجه است، نگاه درست مدیریت کسب و کار اوست. صنعتی‌زاده مشتری و جامعه هدف را به درستی می‌شناسد و محصول را به درستی متناسب با نیاز جامعه هدفش تولید می‌کند. ابتدای کار فرانکلین در ایران ترجمه کتاب‌های کم حجمی درباره دانستنی‌های علمی بود که به سرعت در کشور فراگیر شد. این محصول، محصولی بود که نسبت به کتاب‌های سنگین و زمخت آن روزگار مزیت رقابتی داشت.

جدا از شناخت مخاطب در محتوا، صنعتی‌زاده در فرم نیز ابداعاتی داشت که از شناخت درست بازار هدف می‌آمد. تولید کتاب‌های مهم ادبیات دنیا در قطع‌های جیبی و پالتویی ابتکار دیگری بود که باز برگ برنده را در صنعت نشر ایران به دست گرفت.

توسعه کسب و کار، رویکرد دیگر صنعتی‌زاده در صنعت نشر بود که از روحیه و نگاه مدیریتی او نشأت می‌گرفت. او با ایجاد شرکت چاپ افست توانست بازار کتاب‌های درسی افغانستان را به دست بگیرد و از همین طریق به درآمد بالای ۱ میلیون دلار در سال برسد. بعدها یکسان‌سازی کتب درسی ایران و چاپ آن هم به چاپ افست صنعتی‌زاده واگذار شد.

پروژه‌های موفق دیگری که صنعتی‌زاده در زمینه‌های مختلف انجام داد، از ساخت شهرک ساحلی «خزر شهر» تا احیای «کارخانه رطب زهره» و بعد ایجاد کارخانه «گلاب زهرا»، نشان از این دارد که او صرف نظر از اینکه چه کسب و کاری را راه‌اندازی و اداره می‌کرده، تنها کاری که سعی می‌کرده به خوبی و با علم انجام دهد «مدیریت کسب و کار» بوده است. چیزی که در صنعت نشر امروز کشورمان کمتر دیده می‌شود و به راحتی می‌توان روی نقص آن در این صنعت سرپوش «کار فرهنگی» گذاشت و برای سودده نبودن آن توجیه تراشید.

کد خبر 6011890

منبع: مهر

کلیدواژه: تهران کرمان قران انتشارات فرانکلین شهر نیویورک کرمان همایون صنعتی زاده ایران بازار تهران خبرگزاری مهر شاهنامه افغانستان امارات متحده عربی قرآن تازه های نشر بازار نشر کتاب و کتابخوانی صفحه اول روزنامه ها دکه روزنامه صفحه اول روزنامه های استان ها صفحه اول روزنامه های ورزشی صفحه اول روزنامه های اقتصادی خاورمیانه ایران تهران اسرائیل ایالات متحده امریکا فلسطین رژیم صهیونیستی انگلیس ژاپن همایون صنعتی زاده نگاه درست مدیریت صنعتی زاده صنعت نشر راه اندازی کسب و کار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۶۴۷۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یمن مهمان ویژه نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران شد

به گزارش خبرنگار مهر، علی رمضانی قایم مقام و سخنگوی سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در فضای مجازی «یمن» را به عنوان مهمان ویژه این رویداد معرفی کرد.

رمضانی در این پیام نوشت: «علی رغم تلاش جامعه فرهنگی هند، نظر به ادامه محدودیت اتباع این کشور در ایران پس از عملیات وعده صادق و اتمام فرصت رفع محدودیت بعد از دیدار اخیر سفیر هند، حضور این کشور منتفی و یمن مهمان ویژه سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران خواهد بود»

صبح امروز در برخی رسانه‌ها خبر لغو حضور کشور هند در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در شرایطی که تنها ۱۰ روز به برگزاری این رویداد باقیمانده است منتشر شد. تقریباً چند ماه پیش خانه کتاب و ادبیات ایران به نمایندگی از صنعت نشر جمهوری اسلامی ایران حضور فعالانه را در نمایشگاه بین المللی کتاب هند داشت و در این نمایشگاه تفاهمنامه هایی برای حضور هند به عنوان مهمان ویژه و همچنین ایران به عنوان مهمان ویژه دور بعدی این نمایشگاه امضا شد.

با این حال باید دید در این روزهای باقیمانده یمن چه برنامه‌هایی برای حضور در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران دارد.

کد خبر 6089996 فاطمه میرزا جعفری

دیگر خبرها

  • تمایل زیمبابوه به استفاده از صنعت تراکتورسازی ایران
  • صنعت نیروگاهی ایران خودکفا شد
  • خبر خوش وزیر نیرو/ صنعت نیروگاهی ایران خودکفا شد
  • جهش در اقتصاد کشور نیازمند نوآوری و فناوری‌های جدید است
  • ۱۱۱ فرصت سرمایه‌گذاری پیش‌بینی و معرفی شده است
  • «ادز آپ» به بررسی چالش های تبلیغات دیجیتال در ایران می پردازد
  • «یمن» به جای «هند» مهمان ویژه نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران شد
  • یمن مهمان ویژه نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران شد
  • یمن مهمان ویژه سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران خواهد بود
  • روشنفکری ایرانی و تشویق حرام‌کاری